English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1940 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
loss leader U بفروش میرسد کالایی که به منظور جلب توجه مشتری زیر قیمت تمام شده بفروش می رسد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
piece goods U کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
sell-outs U تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
sell-out U تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
sell out U تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
department store U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
Jerry builder U بساز و بفروش
sells U فروختن بفروش رفتن
selling U فروختن بفروش رفتن
to work off U بفروش رساندن اب کردن
sell U فروختن بفروش رفتن
sold U فروخته شده بفروش رفته
such goods will sell very high U اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
soft sell U بانرمی وملایمت بفروش رساندن
to go off U بفروش رفتن نتیجه دادن
work off U از شر چیزی خلاص شدن بفروش رساندن
products customarily found in a pharmacy U کالاهایی که معمولا در داروخانه بفروش می روند
New and used cars are sold here . U انواع اتوموبیل های نو وکهنه بفروش می رسد
If you want to sell your car , I am your man . U اگر می خواهی اتوموبیلت را بفروش من مرد خریدم
loss leader U کالایی که با قیمت پایین
cost plus pricing U تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
assessments U تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
assessment U تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
mark-down U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
mark-downs U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
declared value U قیمت اعلام شده به منظور تعیین مالیات
cost absoption U هزینهای که در قیمت تولید کالا منظورنمیشود و از مشتری دریافت نمیگردد
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
demand oriented pricing U قیمت گذاری با توجه به شرایط تقاضا
spot price U قیمت تمام شده
cost price U قیمت تمام شده
cost prices U قیمت تمام شده
cost reduction U تقلیل قیمت تمام شده
basing point pricing U قیمت تمام شده کالا
cost of goods manufactured U قیمت تمام شده تولید
cost ledger U دفتر قیمت تمام شده
prime cost U قیمت تمام شده محصول
factor cost U قیمت تمام شده عامل تولید
at the full landed cost price U قیمت تمام شده کالا در مقصد
cost of sales U قیمت تمام شده کالای فروش رفته
zero in on <idiom> U تمام توجه شخصی را جلب کردن(میخ کسی شدن)
To sell at coast price . U مایه کاری حساب کردن ( به قیمت تمام شده )
flat U تنظیم نرخ قیمت که تمام استفادههای از یک مکان را می پوشاند
flattest U تنظیم نرخ قیمت که تمام استفادههای از یک مکان را می پوشاند
cost plus contract U قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
knocked down U کالاهایی که بصورت باز به مشتری داده میشود و خود مشتری انرانصب مینماید مانند مبلمان
charges forward U هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
cost records U مدارک قیمت تمام شده مدارک تعیین ارزش
cost of goods purchased U قیمت تمام شده کالای خریداری شده
cost accounting U حسابداری قیمت تمام شده حسابداری صنعتی
cost accounting U حسابداری قیمت تمام شده حسابداری هزینه حسابداری صنعتی
caveatemptor U به معنی " بگذار مشتری حذرکند یا بگذار مشتری موافب باشد "
to t. a cusomer for goods U کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
screamer U اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
current standard cost U مقیاس سنجش قیمت کالای تولیدی یا مواد اولیه با قیمت پایه است
he is a stranger to me U بنظرم میرسد
me seems U بنظرم میرسد
it occurs to me that U بنظرم میرسد که
it seem to me U بنظرم میرسد
unbundled software U نرم افزاری که قیمت آن همراه با قیمت قطعه نیست
He sounds angry. U او عصبانی به نظر میرسد.
it sounds false U دروغ بنظر میرسد
we learnt from london that U از لندن خبر میرسد
meseems U چنین بنظرم میرسد
methinks U بنظرم چنین میرسد
he looks brave U او شجاع بنظر میرسد
it seems to me he is lying U بنظرم میرسد دروغ میگوید
loss leader U کالایی که با ضرر فروخته میشود
fast moving stock U کالایی که به سرعت فروخته میشود
pondweed U بکجور جلبک که در استخرهابهم میرسد
to mark down an article U بهای کمتری بر کالایی گذاشتن
tidewater U اب جزر ومد که بخشکی میرسد
underprice U قیمت پایین تراز قیمت بازار
clapboard U قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
clapboards U قطعات چوب که به مصرف روکوبی میرسد
public good U کالایی که تولید ان به نفع جامعه باشد
spalls U تیکه سنگ که بمصرف پرکردن میرسد
to launch a product with much fanfare U کالایی را با هیاهو به صحنه نمایش آوردن
duopoly U وقتی که فروشندگان کالایی فقط دو نفرباشند
self feeder U ماشینی که موادلازمه ازطرف خودش بدان میرسد
pip squeak U نارنجکی که صدای ان مانندPIP-SQUEAK بگوش میرسد
coloury U دارای رنگی که نماینده خوبی کالایی است
leading article U کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
leading articles U کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
dutiable goods U کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
jetsam U کالایی که برای سبک کردن کشتی به دریا می ریزند
jetsam U کالایی که برای سبک کردن کشتی بدریا می ریزند
limbers U ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
lagan U کالایی که درته دریابا گویهای نگاه داشته باشد
flotsam and jetsam U کالایی که پس از غرق شدن کشتی برروی اب شناور است
liquid crystal display colour pigmented U صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
load line U خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
short lot U کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
prohibitive price U بهای گزاف که بر کالایی گذارندو مردم ازعهده خریدان برنیایند
transit duty U حقی که بابت عبور کالایی ازکشوری گرفته میشود حق تراتزیت
over production U عمل اوزدن کالایی بیش ازاندازهای که بدان نیازمندی هست
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
list price U فهرست قیمت اجناس فهرستی که در ان قیمت اجناس یا اگهی ویاکالاهای تجارتی رانوشته اند
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
normal price U قیمت عادی قیمت معمولی
shadow price U شبه قیمت قیمت ضمنی
last price U اخرین قیمت حداقل قیمت
quantum valebat U در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
client side U داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است
prizing U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prized U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
fish meal U ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
prizes U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prize U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
fish story U ماهی خشک وخورد شده که بمصرف کود وغذای حیوانات میرسد
cumulo nimbus U ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
draw attention U توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
cartels U اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند
cartel U اتحادیه شرکتهایی که سعی دارند بازار کالایی را دراختیار خود داشته باشند
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminates U تمام شدن تمام کردن
terminated U تمام شدن تمام کردن
terminate U تمام شدن تمام کردن
zero lash U شرایطی در مکانیزم کنترل سوپاپهای موتور پیستونی که در ان با استفاده از ثابت هیدرولیکی مقدار لقی به صفر میرسد
spiral of wages and prices U حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
questionof interest U پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
favorites U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourite U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourites U طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
brand loyalty U وفاداری به کالایی خاص وفاداری به علامت تجاری یک محصول
account U مشتری
patron U مشتری
customers U مشتری
patrons U مشتری
customer U مشتری
clients U مشتری
client U مشتری
purchasers U مشتری
vendees U مشتری ها
purchaser U مشتری
vendee U مشتری
shopper U مشتری
vendee U مشتری
buyer U مشتری
buyers U مشتری ها
purchasers U مشتری ها
shoppers U مشتری ها
buyers U مشتری
buyer U مشتری
custom U مشتری
evening star U مشتری
custom ic U IC مشتری
purchaser U مشتری
jupiter U مشتری
bargainee U مشتری
methought U چنین بنظرم میرسد چنین می نماید
with a view to U به منظور
with the view of U به منظور
meaning U منظور
meanings U منظور
aim U منظور
purpose of the dam U منظور از سد
aimed U منظور
intentions U منظور
aims U منظور
intention U منظور
scope U منظور
objectless U بی منظور
sake U منظور
with the intention of U به منظور
pricking U منظور
purposes U منظور
view U منظور
prick U منظور
pricked U منظور
purpose U منظور
views U منظور
purposeless U بی منظور
pricks U منظور
viewing U منظور
viewed U منظور
prospects U مشتری احتمالی
prospected U مشتری احتمالی
prospect U مشتری احتمالی
habitue U مشتری مانوس
prospecting U مشتری احتمالی
Jove U ستاره مشتری
chap U مشتری مرد
John [American E] [prostitute's client] U مشتری [فاحشه ای]
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
allocating U منظور کردن
provided <adj.> <past-p.> U منظور شده
laid on <past-p.> U منظور شده
to make allowance U منظور کردن
get at <idiom> U منظور داشتن
for publicity purposes U به منظور تبلیغ
objective U هدف منظور
scope U منظور از عملیات
objective U منظور ازعملیات
objectives U هدف منظور
objectives U منظور ازعملیات
allocate U منظور کردن
Recent search history Forum search
1What is the first name of your favorite uncle
1خوب بالای زیاد موضوعات صحبت کردیم
1gorse melatonin
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
1To be capable of quoting
2مهرآسا
1popsicle
1pedal pamping
1construed
1party all night sleep all day
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com